آوینا محمد ابراهیمآوینا محمد ابراهیم، تا این لحظه: 6 سال و 9 ماه و 12 روز سن داره
آبجی ْ مهنا « خودم»آبجی ْ مهنا « خودم»، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره
داداش محمد هانی ، داداشِ آویناداداش محمد هانی ، داداشِ آوینا، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره
بابا ابوالفضلبابا ابوالفضل، تا این لحظه: 41 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره
مامان طاهرهمامان طاهره، تا این لحظه: 38 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره
مامان سکینهمامان سکینه، تا این لحظه: 62 سال و 3 روز سن داره
مامان عصمتمامان عصمت، تا این لحظه: 66 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره
بابا عبداللهبابا عبدالله، تا این لحظه: 62 سال و 3 روز سن داره
بابا محمد رضا ⁦🤲🏻⁩روحش شاد ⁦🤲🏻⁩بابا محمد رضا ⁦🤲🏻⁩روحش شاد ⁦🤲🏻⁩، تا این لحظه: 69 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره
نوشتن خاطرات قشنگ با هم بودنمان 💚🧡❤️💙نوشتن خاطرات قشنگ با هم بودنمان 💚🧡❤️💙، تا این لحظه: 3 سال و 1 ماه و 21 روز سن داره

یه روزی یه آبجی ...

⭐🌈

سفرنامه مشهد 🤲🏻

سلام 😁 سه شنبه ۱۲ شب بلیط قطار داشتیم ، ماشین رو گذاشتیم پارکینگ نزدیک راه آهن. قطارش ۶ تخته بود که نسبت ۶تخته ها خوب بود. حدود ۱۱ صبح رسیدیم، تحویل هتل ۱ بود که تا رفتیم هتل همون ۱ شد . ساک هامون رو گذاشتیم تو لابی و رفتیم ناهار. بعد تحویل اتاق تا ۴ استراحت کردیم و بعد رفتیم تا شب حرم. ​​​​​روزای بعدم معمولاً ما تو هتل می موندیم و مامان میرفت حرم و بابا کلاس های آموزشی که از طرف محل کارش بود. روز یکی مونده به آخرم محمد هانی و بابا رفتن موج های خروشان که قسمت نشد ما خانما بریم. برگشت هم که با قطار بود و خدارو شکر خوب بود . راه به راه هم برگشتیم اراک چون بعدش سفر اربعین در انتظارمون بود... ان...
15 شهريور 1401

سفرنامه ی چالوس 🌊

             به نام خدا روز ۲۰ ام ،صبح زود راه افتادیم به سمت چالوس... مامان عصمت هم با هامون اومد . سفر کوتاهی بود ولی خوش گذشت 😃 دو تا از سوئیت های مجتمع سما چالوس رو واگذار کردن به محل کار بابا ، برای همین نوبتی همه رفتن. سه شب هم موندیم. همه وعده ها رو همون جا پختیم و یه وعده هم رفتیم بیرون. تو راه رفت یکم راه رو دور کردیم و از جاده عباس آباد اومدیم که جنگل عباس آباد رو هم دیدیم بعدم رفتیم ساحل عباسی آباد. ساعت سه هم رسیدیم هچیرود و سوییت رو تحویل گرفتیم. یه رو هم رفتیم نمک آبرود سوار تله کابین و سورتمه شدیم . ​​​​​ ...
26 مرداد 1401

سینما + پیشرفت کانال

این هفته رفتیم تهران و مامان عصمت که چند وقت پیش مون بود رو رسوندیم. این چند وقته عمه صفیه اینا چند بار اومدن خونه مون که به خیلی خوش گذشت ولی خب برای بزرگتر ها پر از استرس بود چون عمه صفیه خورده بود زمین و به راحتی نمی تونست راه بره . خلاصه که بعد کلی عکس و دکتر رفتن مشخص شد که یه شکستگی کوچولو داره و یه پارگی که فقط با استراحت خوب میشه ، ایشالا که زودتر خوب بشن. وقتی رفتیم تهران طبق وعده ای که بابا داده بود تصمیم گرفتیم بریم سینما ، محمد هانی که شهر گربه ها رو انتخاب کرد (البته نمی شه گفت انتخاب چون هیچ فیلم کودک دیگه ای اکران نشده بود 🤭)و من هم همینطور که می رفتم تو سایت سینما تیکت گفتم فیلم خوب که امسال زیاده ، یا مرد باز...
17 بهمن 1400

این هفته مهمونی بارون شدیم 😍😅

میکشه همینطور که تو پست قبل گفتم چند روز پیش بعد چند وقت رفتیم مهمونی و چون دیگه به جز شهر ما همه شهر ها آبی شدن دیگه مهمونی ها شروع شد 🥳 دیشب به صورت غافلگیرانه خاله زینت اینا اومدن خونه مون به همراه خاله فاطمه که در واقع به واسطه خاله فاطمه اومدن چون اومده بودن بزارنش  خوابگاه دانشگاه .(برای خواننده های عزیز بگم که خاله زینت دخترخاله مادرمه که توی یه شهرک متصل به شهرمون زندگی می کنه و خاله فاطمه هم خواهر کوچیکه خاله زینته ، که برای این مقطع دانشگاهش اومده شهر ما ) خلاصه که خیلی ذوق زده خونه رو مرتب کردیم و تازه پنج دقیقه بود که از باغ برگشته بودیم 😁 خیلی هم عالی بود ...
20 آذر 1400

و باز گردش و دردسر ...

خب از اینجا شروع کنم که دیشب بابا و مامان با هم مشورت می کردن و با من هم در ارتباط گذاشتن ، با خاله قرار گذاشته بودن بریم یه جایی که هم همدیگرو ببینیم هم روز جمعه ای یه گردشی کنیم . خلاصه که گزینه های باغ مینیاتور ، برج میلاد و باغ کتاب (باغ کتاب قبلاً رفته بودیم ولی  گفتیم باز بریم ) روی میز بود و تا پاسی از شب تحقیق کردیم و مشورت و نتیجه گرفتیم بریم باغ مینیاتور ✌️ به محمد هانی و آوینا هم گفتیم و کلی شگفت زده شدن 😉 القصه که شب خواب و بیدار متوجه شدم که آوینا دل‌درد داره 🤦🥺 صبح پاشدم و مامان گفت آوینا دیشب تب و دل درد داشته و الان قرار رو به تعویق انداختیم . آوینا خوابید و حالش تقریباً خوب شد ، حدود ۱۱:۲۰...
30 مهر 1400

کاچی نذری در خمین 🥣+گردش کوچولو

خب دیروز مامان نذر کاچی «آش بی بی سه شنبه» داشت برای محمد هانی که یه کوچولو آروم تر بشه و اینقدر شیطونی نکنه 😉 ما هم تو خونه خمین «همون طور که قبلاً گفتم ، ما به خونه ی مادر بزرگ مادریم تو خمین می گیم خونه خمین» با حضور مامان عصمت و مامان سکینه و خاله صفیه کاچی رو پختیم و تو دُمبِره پخش کردیم 👌🏻 نتیجه 👇🏻 مراحل پخت 👇🏻 عصرش هم من و محمد هانی و دوتا مامان بزرگ ها رفتیم باغ های اطراف دمبره و یه چرخی زدیم 👇🏻 ...
24 مهر 1400

ندری ۲۸ صفر مامان عصمت + آزمایشات من داداشیم +بهشت زهرا و برگشتن از تهران

سلام به نی نی وبلاگی های عزیز و آبجی و داداش کوچولوم 😘 چند وقتی بود نبودم ولی الان با یه پست طولانی اومدم 🙂 خب نذری ۲۸ صفر که مثل پارسال سوت و کور بود به خاطر این کرونا لعنتی 🥺 خاله فاطمه و خاله منصوره بودن و خاله عاطفه و عمو مقداد ، مامان سکینه هم خمین بود . نذری رو بین همسایه ها پخش کردیم . ​​​​​ و اینکه من و محمد هانی قراره جمعه هایی که خونه هستیم کار های علمی کنیم که محمد هانی هم عاشق این کار هاست . چند هفته پیش هم با میکروسکوپ آزمایش کردیم . ​ و دیشب هم از تهران برگشتیم ، تو راه هم برای نهار وایسادیم. اینم عکس من و محمد هانی اونجا که وا...
16 مهر 1400

باغ بابایی +🥺

اولی اینکه مدرسه ام شروع شده به صورت مجازی 🤭 چون تابستانه ست فقط ریاضی و فیزیک و عربی داریم ☺️ خیلی استرس داشتم و دارم 🥺 آخه اولین سالیه که معلم هامون جدا شده 😓 اینم برنامه مون هست 😉 خب بریم سراغ بحث 👈🏻🥺 خیلی وقته دیر به دیر میام نی نی وبلاگ ، آخه آبجی جون اتفاقات خاص کمه 🥺  چون منم و کلاس زبان ، مدرسه و کانالمون 🤭 یه کانال زدیم تو بله با دوستای مجازیم که اینجا وبلاگ دارن ، بهار جون​​​​​👇🏻 baharj.niniweblog.com و آناهید جون 👇🏻 خب دیگه بریم سراغ محصولات باغ ریحون بابایی: کدو لوبیاها گشنیز و جعفری ها و اینکه خاله هم بود ☺️...
19 شهريور 1400

اولین کوهنوردی ⁦⛰️⁩ + ماجرای کالاسکه + دوربری

اولین کوهنوردیت که سه تایی با بابا رفتیم و چون ما چند بار رفته بودیم ولی تورو نبرده بودیم فقط تعریف ش را برات کرده بودیم ، خیلی ذوق کردی . البتخ این خاطره برای حدوداً سه هفته پیش هست ، یعنی قبل ماه رمضان. البته این کوهنوردی مقصدش قله کوه جلوی باغمون بود. قربون  نماز خوندنت 🥰 چند وقتیه ما که میرسم جولوی در دوچرخه سواری تو هم میای و البته میکس می‌خوام کالاسکه را هم بیارم 😆 اینم کلاژن با خلاقیت خودت ، البته خودت گفتی مثل ...
1 ارديبهشت 1400