خونه خاله کدوم وره ؟
دیشب خونه خاله دعوت بودیم و مامان عصمت هم از دیشبِ پریشب که رفتیم خونه دایی پیشمون خونه مامان سکینه مونده بود .
پریشب هم زندایی عباس با عمو عطا «مسعود»و خاله مهدیه برای ناهار و شام اومدن خونه مامان سکینه .
خلاصه که چون همیشه کلاس محمد هانی نیم ساعت کمتر بود یعنی ۳ تا ۴:۳۰ ولی ایندفعه به خاطر درس قرآن تا ۵ بود ما ساعت ۳ رفتیم خونه خاله که کلاس محمدهانی اونجا برگزار بشه .
عکس تو و مامان و داداش تو راه خونه خاله 👇🏼
شما سه تا به خاطر اینکه به موقع به خونه خاله برسید که کلاس محمد هانی برگزار بشه زودتر رفتید و منم پیش مامانی ها موندم چون پاهاشون درد می کرد و نمی تونستن تند . تند بیان .
راستی اینم بگم که مامان سکینه پرسید اسم کوچشون چی بود و من فقط یادم بود که یه چیزی تو مایه های
بیچارگی و بدبختی بود که وقتی رسیدیم به کوچشون دیدیم مظلومی مقدم بود 🤣
ما که رسیدیم محمد هانی رفت تو اتاق سراغ درسش و ماهم فرش انداختیم و نشستیم توی ایوون بزرگ خاله پیش گل هاش 👇🏼
خلاصه که ساعت ۷ دایی اینا و عمو مقداد و ساعت ۸ هم بابا اومد .
و این هم عکس های سفره شام دست خاله عاطفه درد نکنه 😘