جشن پایان سال پیش دبستانی آوینا
دو روز پیش توی پارک مادر جشن پایان سال داشتین ؛ با حضور مامانا و خواهر برادرا .
البته اینجا آخرای جشنه برا همین میز مرتبط نیست 😁
لوح و گیفت و جایزه(دفتر فانتزی و تراش مخزن دار فانتزی) هدیه گرفتین .
خانم رستار عزیز هم که پیش دبستان و مهد رو پیش ایشون بودی و شما و بقیه بچه ها خیلی دوستشون دارین .
خودشون هم که خیلی صبورانه با بچه ها برخورد می کردن .
پسرشون هم سرطان گرفتن که کیک جشن رو خودشون نذر داشتن و خیلی هم کیک پر برکتی بود با اینکه به قیافه اش نمی خورد همه بچه ها و خانواده ها خوردن . خداروشکر جواب آزمایش پسرشون خوب بود.
کلاس تون فکر کنم ۳۰/۲۰ نفر بود . دوست صمیمی ات هم ملینا بود که متاسفانه الان عکس ازش ندارم ولی تو هارد مون هست .
ملینا خوش زبون و مهربون که تو رو بهترین دوست من خطاب می کرد ☺️
اینم عکس لوح که خیلی خوب افتاده بودی 👌🏻
اینم دفتر که حاشیه همه صفحاتش فانتزی و کارتونی بود که خیلی واسه دفتر کلاس اول خوشگله و برای یادگاری نگه داشتن اولین نوشته هات عالیه.
تراش رو هم حال ندارم برم بیارم ، عکس بندازم 😁
این عکس رو هم وقتی مامان محمد هانی رو برد کلاس فوتبال و ما وسایل رو آوردیم خونه ، توی حیاط انداختیم 😍
پ.ن : الان فاطمه زهرا اینا خونه مونن قراره عصر با هم محمد هانی رو ببریم کلاس و بعد بریم پارک ان شاء الله عکس می زارم پست می کنم.