مهمونی های یهویی🤩 پنجشنبه جمعه ای شلوغ 😍
خوب شنبه امتحان مطالعات دارم که از دوازده درس خیلی سخت هست و حسابی استرس دارم و نیم ساعت دیگه با ثنا میریم مدرسه ، که خودش ماجرای جدا داره... صبح قبل امتحان 👆🏻 شب قبل خواب🤭😁👇🏻 ولی اینو بگم که قرار بود چهارشنبه برف بیاد پس ما قرار گذاشتیم پنجشنبه یه سر بریم خمین ، که هم به عمه صفیه یه سر بزنیم هم خرید کنیم (لبنیات و پروتئین ها مون رو از خمین می خریم). اما از اونجایی که صبح قبل امتحان من ۲۰ دقیقه برف اومد و کلا نظر هوا شناسی عوض شد ما چهارشنبه عصر رفتیم. خلاصه که کلی خوش گذشت ، از سه رفتیم تا ۹:۳۰ ،۱۰ موندیم (درسته که سحر خیزیم ولی نه اینقدر زود 😆 این به خاطر این بود که ۴۵ دقیقه از خمین تا اراک راهه) ...