آوینا محمد ابراهیمآوینا محمد ابراهیم، تا این لحظه: 6 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره
آبجی ْ مهنا « خودم»آبجی ْ مهنا « خودم»، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره
داداش محمد هانی ، داداشِ آویناداداش محمد هانی ، داداشِ آوینا، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 21 روز سن داره
بابا ابوالفضلبابا ابوالفضل، تا این لحظه: 41 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره
مامان طاهرهمامان طاهره، تا این لحظه: 38 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره
مامان سکینهمامان سکینه، تا این لحظه: 62 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره
مامان عصمتمامان عصمت، تا این لحظه: 66 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره
بابا عبداللهبابا عبدالله، تا این لحظه: 62 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره
بابا محمد رضا ⁦🤲🏻⁩روحش شاد ⁦🤲🏻⁩بابا محمد رضا ⁦🤲🏻⁩روحش شاد ⁦🤲🏻⁩، تا این لحظه: 69 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره
نوشتن خاطرات قشنگ با هم بودنمان 💚🧡❤️💙نوشتن خاطرات قشنگ با هم بودنمان 💚🧡❤️💙، تا این لحظه: 3 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره

یه روزی یه آبجی ...

⭐🌈

پریشب

1400/1/25 20:26
نویسنده : آبجی مهنا
191 بازدید
اشتراک گذاری

پریشب خاله مرضیه «دختر خاله بابا، دختر عمه مامان»با صدرا«پسرش»

اومدن خونه مامان عصمت،برای ناهار و شام.

خیلی با هم بازی کردید و محمد هانی هم رفت بالا با امیر علی بازی کردن .

صدرا می‌گفت :« ما از تهران خاوران به سمت میدان قدس اومدیم» 😂🤣

پسندها (6)

نظرات (3)


26 فروردین 00 9:14
انشاءالله همیشه شاد باشید 

28 فروردین 00 9:48
عزیزم خوش حال میشوم پست هایم را لایک و کامنت بدهی &hearts&hearts
آبجی مهنا
پاسخ
لایک که میدم ولی چشم کامنت هم میدم 😘
لطفاً شما هم بده😉

28 فروردین 00 10:03
چشم حتما &hearts